[]وقتی فکر میکردی یک دوست عادیه[] فصل 2 پارت 7
"یک سال بعد"
از زبون راوی
این اکیپ چهار نفره که اعضاش با نام هایی به نام
لی ا.ت
پارک جیمین
رن یوشیدا
یین آدان
اون ها بعد یک سال که با هم بودن و کنار هم دیگه از سختی ها میگذشتن و معمایی رو حل میکردن بلاخره به یه نتیجه ای رسیدن.
چهار نفرشون به دنبال شخصی به نام داکو بودن
داکو کسی بود که دو نفر از اعضای اکیپ رو شکنجه ی روحی و فیزیکی کرد.
اون ها بعد از کنار هم گذاشتن سرنخ ها تونستن داکو رو پیدا کنن.
........................
~ساعت ۱۱ صبح به وقت کره~سئول~
ویو ا.ت
سلام من ا.ت هستم، 19 سالمه و یک ماه دیگه تولدمه...
من و پارک جیمین الان پیاده داریم به سمت اداره ی پلیس میریم، ما بلاخره داکو رو پیدا کردیم و به اداره ی پلیس فرستادیم تا آرش بازجویی سنگینی بکنن تا اعتراف کنه که دلیل این کار هاش چی بوده.
*تو ذهنش با خودش حرف میزنه*
جیمین:
ا.ت تو خودتی؟ ببین رسیدیم...
ا.ت:
اوه آره ببخشید.
با هم رفتیم تو و من رفتم رو صندلی اداره نشستم و جیمین رفت پیش منشی.
.دو دقیقه بعد.
جیمین اومد پیشم نشست و گفت:
الان صدامون میکنن و میریم تو اون اتاق ته راهرو، اتاق 3/F
~یکم بعد~
منشی:
آقای پارک میتونید برید...
منو جیمین بلند شدیم و به سمت اتاق رفتیم...
ببخشید خیلی دیر آپلود میکنم
اولش ویس نمیزاشت و بعدش نتم تموم شد
ول خب الان میزاره؛-؛
از زبون راوی
این اکیپ چهار نفره که اعضاش با نام هایی به نام
لی ا.ت
پارک جیمین
رن یوشیدا
یین آدان
اون ها بعد یک سال که با هم بودن و کنار هم دیگه از سختی ها میگذشتن و معمایی رو حل میکردن بلاخره به یه نتیجه ای رسیدن.
چهار نفرشون به دنبال شخصی به نام داکو بودن
داکو کسی بود که دو نفر از اعضای اکیپ رو شکنجه ی روحی و فیزیکی کرد.
اون ها بعد از کنار هم گذاشتن سرنخ ها تونستن داکو رو پیدا کنن.
........................
~ساعت ۱۱ صبح به وقت کره~سئول~
ویو ا.ت
سلام من ا.ت هستم، 19 سالمه و یک ماه دیگه تولدمه...
من و پارک جیمین الان پیاده داریم به سمت اداره ی پلیس میریم، ما بلاخره داکو رو پیدا کردیم و به اداره ی پلیس فرستادیم تا آرش بازجویی سنگینی بکنن تا اعتراف کنه که دلیل این کار هاش چی بوده.
*تو ذهنش با خودش حرف میزنه*
جیمین:
ا.ت تو خودتی؟ ببین رسیدیم...
ا.ت:
اوه آره ببخشید.
با هم رفتیم تو و من رفتم رو صندلی اداره نشستم و جیمین رفت پیش منشی.
.دو دقیقه بعد.
جیمین اومد پیشم نشست و گفت:
الان صدامون میکنن و میریم تو اون اتاق ته راهرو، اتاق 3/F
~یکم بعد~
منشی:
آقای پارک میتونید برید...
منو جیمین بلند شدیم و به سمت اتاق رفتیم...
ببخشید خیلی دیر آپلود میکنم
اولش ویس نمیزاشت و بعدش نتم تموم شد
ول خب الان میزاره؛-؛
۵.۶k
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.